توضیحات
نمایشنامهنویسان ما، هرچند با نام "رینر ورنر فاسبیندر" بیگانه نیستند، اما کمتر فرصت این را داشتهاند که از نزدیک با آثار او آشنا شوند. به غیراز نمایشنامههای "خون در گلوی گربه" و "دلال محبت" که، پیش از این با ترجمهی "جاهد جهانشاهی" به سال 1384 توسط نشر "دیگر" به چاپ رسیده است، دیگر ردی از او و آثار نمایشاش در ایران موجود نیست. بیشترین آشنایی ما با "فاسبیندر" برمیگردد به عرصهی سینما. فیلمهای او با آن ایدههای غیر متعارفش، همیشه در نزد سینماگران از جایگاه خاصی برخوردار بودهاند، اما "فاسبیندرِ" نمایشنامهنویس را باید در جایگاه دیگری قرار داد. او را در عرصهی نمایشنامهنویسی باید شاعر خشونت نامید. پیکرتراشی که شخصیتهایش را در موجزترین شکل ممکن میسازد و معرفی میکند. "فاسبیندر" بیآنکه به واکاوی گذشتهی شخصیتهایش بپردازد، اعماق آنان را در حال و اکنونشان، به صریحترین شکل ممکن، به نمایش میگذارد. زبانِ "فاسبیندر" زبانی روزمره است، اما این زبان را چنان پالایش میکند که شعر و خشونت را یکجا در برابر ما میگذارد و همین است که زبان او، پیش چشم ما غریب و نامتعارف جلوه میکند. حافظهی نمایشنامهنویسی ما به تجربههای نمایشی "رینر ورنر فاسبیندر" سخت نیازمند است. منبع: سایت جن و پری