تاریخ طبری - جلد سوم

تاریخ طبری - جلد سوم

  • نوع فایل : کتاب
  • زبان : فارسی
  • نویسنده : محمد بن جریر طبری
  • چاپ و سال / کشور: 2018

توضیحات

تاریخ طبری - جلد سوم کتاب تاریخ طبری - جلد سوم نوشته‌ی محمد بن جریر طبری از جمله مهم‌ترین کتاب‌های تاریخی در موضوع تاریخ اسلام به خصوص تاریخ صدر اسلام است که تاریخ را از زمان خلقت شروع کرده و سپس به نقل داستان پیامبران و پادشاهان قدیمی می‌پردازد. محمد بن جریر طبری تاریخ‌نگار و پژوهش‌گر مسلمان ایرانی در کتاب «تاریخ الامم و الملوک» (تاریخ طبری) سبک جدیدی از تاریخ‌نگاری اسلامی را در اواخر سده سوم پس از هجرت بنا نهاد. به شکلی که امروزه هم هیچ محقق و تاریخ‌نگاری نمی‌تواند بدون مراجعه به تاریخ طبری، حوادث و وقایع صدر اسلام را مورد بررسی قرار دهد. کتاب تاریخ طبری به صورت سال‌شمار وقایع را شرح داده است و به دو بخش عمده تقسیم می‌شود: بخش اول از خلقت آدم (ع) آغاز می‌شود و تا تولد پیامبر اسلام (ص) ادامه می‌یابد و بخش دوم از تولد پیامبر اسلام (ص) تا زمان حیات خود مولف ادامه می‌یابد. مهم‌ترین بخش‌های کتاب تاریخ طبری، بیان حوادث 2 قرن نخست تاریخ اسلام است. همچنین کتاب تاریخ طبری یک منبع بسیار مهم در مورد تاریخ ایران پیش از اسلام به خصوص تاریخ امپراتوری ساسانیان محسوب می‌شود. طبری در رابطه با تاریخ زمان ساسانی مطالب را گسترده‌تر نگاشته‌است؛ ولی در این قسمت‌ها به غیر از قسمت‌هایی که از روایت‌گران مسلمان نقل می‌کند. در این‌باره منابع طبری با منابع راویان مسلمان برابری می‌کند که این نشانگر آن است که منبع راویان مسلمان و طبری منابع مشترک ایرانی است. طبری در این قسمت به تفصیل نسب‌ها و تاریخ ایرانیان و غیر ایرانیان (انیرانیان) را با جزئیات نسب دقیق ذکر می‌کند که این امر باعث برتری تاریخ طبری به تاریخ‌های هم سنگ خود در این زمینه‌ است. همچنین وی از آوردن مطالبی که مضامین «شعوبی و رنگ حماسی» دارند پرهیز کرده که از این جمله می‌توان به عدم پرداخت وی به مسائلی همچون زندگی خسرو پرویز یا از این دست اشاره نمود. در بخشی از کتاب تاریخ طبری - جلد سوم می‌خوایم: سخن از جنگ احد ابوجعفر گوید: سبب جنگ احد میان پیمبر و مشرکان قریش جنگ بدر بود که جمعی از اشراف قریش در اثنای آن کشته بودند و چون باقیمانده قرشیان به مکه بازگشتند و ابوسفیان بن حرب نیز کاروان را به مکه رسانید، عبد‌الله بن ابی ربیعه و عکرمه بن ابوجهل و صفوان بن امیه با تنی چند از سران قریش که به روز بدر پدر یا پسر یا برادرشان کشته شده بود با ابوسفیان و همه کسانی که در کاروان چیزی داشتند سخن کردند و گفتند: «محمد نیکان شما را بکشت با مال کاروان برای جنگ وی کمک کنید.» و آن‌ها پذیرفتند و قرشیان با جمع حبشیان و قبایل کنانه و مردم تهامه که اطاعت‌شان می‌کردند برای جنگ پیمبر آماده شدند. و چنان بود که ابوعزۀ عمرو بن عبد الله جمحی جزو اسیران بدر بود و پیمبر بر او منت نهاده بود به سبب آن‌که فقیر بود و چند دختر داشت و گفت: «ای پیمبر خدای! چنان‌که دانی من فقیرم و عیال‌مند و محتاج، بر من منت بنه» و پیمبر بر او منت نهاد، و بی‌فدیه آزادش کرد. هنگام تجهیز برای احد صفوان بن امید به ابوعزه گفت: «تو مردی شاعری با ما بیا و ما را به زبان خویش کمک کن» ابو عزه گفت: «محمد بر من منت نهاده و نمی‌خواهم بر ضد وی شما را کمک کنم.» صفوان گفت: «باید کمک کنی و من تعهد می‌کنم که اگر بازگشتی تو را بی‌نیاز کنم و اگر کشته شدی دختران ترا پیش دختران خودم ببرم که در تنگی و گشایش شریک هم باشند.» ابوعزه برون شد و در تهامه می‌رفت و بنی کنانه را به جنگ می‌خواند. مسافع بن عبد مناف نیز سوی بنی مالک بن کنانه رفت و به جنگ پیمبر خدای ترغیب‌شان کرد. جبیر بن مطعم غلام حبشی خویش را که وحشی نام داشت و زوبین به رسم حبشیان می‌انداخت و زوبین او کمتر خطا می‌کرد بخواند و با او گفت: «با مردم برون شو و اگر عموی محمد را به انتقام عموی من طعیم بن عدی کشتی ترا آزاد می‌کنم.» قرشیان با همه کسان خود از حبشیان و بنی کنانه و اهل تهامه برون شدند، زنان را نیز همراه بردند که مردان را تحریک کنند و مانع فرارشان باشند. ابوسفیان ابن حرب سالار قوم، هند دختر عتبۀ بن ربیعه را همراه برد و عکرمه بن ابی جهل، ‌ام حکیم دختر حارث بن هشام را و حارث بن هشام فاطمه دختر ولید بن مغیره را، و صفوان ابن امیه برزه و به قولی بره، دختر مسعود بن عمرو ثقفی را که مادر عبدالله بن صفوان بود، و عمرو بن عاص ربطه دختر منبه بن حجاج را که مادر عبدالله بن عمرو عاص بود و طلحۀ بن ابی طلحه سلافه دختر سعد بن شهید را که سه فرزند از او داشت به نام مسافع و جلاس و کلاب که هر سه با پدرشان در احد کشته شدند و خناس دختر مالک بن مضرب با پسر خویش ابی عزیز بن عمیر برون شد. وی مادر مصعب بن عمیر نیز بود. عمره دختر علقمه نیز که از زنان بنی کنانه بود. برون شد. و چنان بود که چند دختر عتبۀ بن ربیعه هر وقت وحشی را می‌دید می‌گفت: «بابا سیاه انتقام ما را بگیر» بابا سیاه کنیه وحشی بود. قرشیان روان شدند و راه پیمودند تا به نزدیک مدینه رسیدند و چون پیمبر از آمدن‌شان خبر یافت به مسلمانان گفت: «گاوی به خواب دیدم و آن‌را به نیکی تعبیر کردم و دیدم که دم شمشیرم شکاف برداشته بود و دست خویش را در زرهای بردم و آن‌را به مدینه تعبیر کردم، اگر خواهید در مدینه بمانید و قرشیان را همان‌جا که هستند واگذارید که اگر همان‌جا ماندند به سختی و محنت افتند و اگر به سوی ما آیند در مدینه با آن‌ها جنگ کنیم.» کلمات کلیدی: دانلود کتاب تاریخ طبری چاپ 1352، تاریخ طبری فارسی، تاریخ طبری بدون سانسور، تاریخ طبری pdf، کتاب تاریخ طبری pdf، تاریخ طبری، تاریخ طبری جلد سوم، جلد سوم تاریخ طبری، تاریخ طبری دانلود، دانلود کتاب تاریخ طبری، تاریخ طبری چیست، تاریخ الرسل و الملوک، تاریخ طبری عاشورا، برچسب‌ها: دانلود کتاب تاریخ طبری چاپ 1352، تاریخ طبری فارسی، تاریخ طبری بدون سانسور، تاریخ طبری pdf، کتاب تاریخ طبری pdf، تاریخ طبری، تاریخ طبری جلد سوم، جلد سوم تاریخ طبری، تاریخ طبری دانلود، دانلود کتاب تاریخ طبری، تاریخ طبری چیست، تاریخ الرسل و الملوک، تاریخ طبری عاشورا
اگر شما نسبت به این اثر یا عنوان محق هستید، لطفا از طریق "بخش تماس با ما" با ما تماس بگیرید و برای اطلاعات بیشتر، صفحه قوانین و مقررات را مطالعه نمایید.

دیدگاه کاربران


لطفا در این قسمت فقط نظر شخصی در مورد این عنوان را وارد نمایید و در صورتیکه مشکلی با دانلود یا استفاده از این فایل دارید در صفحه کاربری تیکت ثبت کنید.

بارگزاری