ماندراگولا
- 3.0 (2 رای)
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- نویسنده : نیکولو ماکیاولی
- مترجم : هوشنگ پیرنظر
- چاپ و سال / کشور: دی 1352
- تعداد صفحه : 74
توضیحات
نیکولو ماکیاولی نماشنامه «ماندراگولا» را در سال 1518 به رشته تحریر در آورد
ماکیاولی در این کتاب به سراغ نهاد خانواده می رود و آشفتگی و فساد پیشرفته آن را در صور حوادثی رخنمون می نماید .
در این داستان که آن را می توان یک کمدی سیاه نامید فساد ریشه تنیده در نهاد خانواده – دین و حتی حقوق مورد قبول جامعه ( نیکیا یک حقوقدان پیر بود ) را شاهد هستیم . تزلزل و فسادی که مطمئنا بیانگر تحولی اساسی در ساختار های جامعه مورد نظر می باشد . و فسادی که به خصوصی ترین و بنیادی ترین نهاد جامعه یعنی خانواده و نیز قابل اتکا ترین نهاد اجتماعی یعنی دین رخنه نموده و هر دو توجیه گر و مشوق این فساد و انحراف نیز هستند . ( تشویق شوهر ، مادر و کشیش اقرار نیوش لوکرشیا ) .
احتمالاً بعد از نگارش شهریار که بیانی مستقیم داشته و در حوزه های جامعه شناسی و سیاسی ساکن گردید ، بهره گیری ماکیاول از زبان هنر آن هم به تلخی آمیخته با طنز بیانی سمبلیک از اوضاع خود و جامعه اش بوده . جامعه ایی که راه های پاکدامنی و خوب ماندن را بر فرد می بندد و خودی که در معرض تهاجم مقاومت ناپذیر انواع فسادها می باشد . و این چنین است که در چنین اوضاعی فرزند نامشروعی به دنیا می آید که واقعاً متعلق به هیچکس نیست .
ماکیاولی در این کتاب به سراغ نهاد خانواده می رود و آشفتگی و فساد پیشرفته آن را در صور حوادثی رخنمون می نماید .
در این داستان که آن را می توان یک کمدی سیاه نامید فساد ریشه تنیده در نهاد خانواده – دین و حتی حقوق مورد قبول جامعه ( نیکیا یک حقوقدان پیر بود ) را شاهد هستیم . تزلزل و فسادی که مطمئنا بیانگر تحولی اساسی در ساختار های جامعه مورد نظر می باشد . و فسادی که به خصوصی ترین و بنیادی ترین نهاد جامعه یعنی خانواده و نیز قابل اتکا ترین نهاد اجتماعی یعنی دین رخنه نموده و هر دو توجیه گر و مشوق این فساد و انحراف نیز هستند . ( تشویق شوهر ، مادر و کشیش اقرار نیوش لوکرشیا ) .
احتمالاً بعد از نگارش شهریار که بیانی مستقیم داشته و در حوزه های جامعه شناسی و سیاسی ساکن گردید ، بهره گیری ماکیاول از زبان هنر آن هم به تلخی آمیخته با طنز بیانی سمبلیک از اوضاع خود و جامعه اش بوده . جامعه ایی که راه های پاکدامنی و خوب ماندن را بر فرد می بندد و خودی که در معرض تهاجم مقاومت ناپذیر انواع فسادها می باشد . و این چنین است که در چنین اوضاعی فرزند نامشروعی به دنیا می آید که واقعاً متعلق به هیچکس نیست .