توضیحات
خواندن رمان و داستان یکی از بهترین راه های تقویت زبان می باشد به همین خاطر یک رمان فرانسوی معروف تحت عنوان نمایشنامه مویلر برای علاقمندان قرار دادیم، این رمان فرانسوی در قالب PDF گذاشته شده است .
این رمان یا به عبارتی بهتر نمایشنامه شامل دیالوگ هایی است که خواندن آن و حتی اجرا کردن آن برای کسانی که در حال آموزش و یادگیری زبان فرانسه می باشند بسیار بسیار مفید می باشد .
در حال حاضر یکی از منابع کمک آموزشی زبان خواندن داستان می باشد .ایین نمایشنامه را می توانید دانلود کنید و با خواندن آن علاوه بر لذت بردن از خواندن زبان فرانسوی خود را نیز تقویت نمایید .
خسیس (به فرانسوی: L'Avare) نام مشهورترین نمایشنامه? ژان باتیست پوکلن متخلص به مولیر، درامنویس فرانسوی است . در خسیس مولیر، طنز را چاشنی حرص و طمع زشت یک انسان (هارپاگون) قرار میدهد به طوری که در طول داستان دیالوگهای هارپاگون در عین اینکه خنده را با ما همراه میکند، نفرت خواننده را به این شخصیت بیشتر میکند.اشخاصی مال دوست که عشق خود را با پول تقسیم میکنند.
قهرمان داستان مرد ثروتمندی است بنام هارپاگون که زن او مرده، پسری بنام کلئانت و دختری به اسم الیز دارد. او بشدت پول به جانش بستهاست تا حدی که پول خود را در زیر خاک پنهان میکند و روزانه چند مرتبه به آن سر میزند زیرا اعتقاد دارد، بهترین طعمه برای جلب دزدها، صندوقهای آهنی است و اولین چیزی هم که مورد دستبردشان واقع میشود گاوصندوق است، همچنین دختر خود را به مردی میدهد که جهاز نخواهد. پسرش کلئانت عاشق دختری به نام ماریان میشود که حاضر است در صورت توافق نکردن پدرش با این ازدواج با ماریان به کشور دیگری سفر کند و با پول کمی زندگی کند ولی قبل از اینکه جریان ازدواج خود را با پدرش در میان بگذارد متوجه میشود پدرش هم میخواهد با ماریان ازدواج کند. الیز هم عاشق والر است و برای اینکه پدرش والر را به دامادی بپذیرد، والر در نقش مستخدم وارد خانه هارپاگون میشود تا نظر او را جلب کند. کلئانت به همراه نوکر خود تصمیم میگیرد پولی که هارپاگون در باغ چال کرده بود را بدزدد؛ سپس از پدرش خواست با ازدواج خودش با ماریان موافقت کند تا صندوقچه را به او برگرداند. از طرف دیگر مشخص میشود والر و ماریان، خواهر و برادر هستند و مردی که برای مسئله کاری نزد هارپاگون آمده بود، پدرشان است؛ سپس خواجه آنسلم (پدر ماریان و والر) تمام مخارج ازدواج را که هارپاگون بر عهده نگرفت، بر عهده میگیرد. در پایان کلئانت به ماریان، الیز به والر و هارپاگون به صندوقچه خود میرسند....
این رمان یا به عبارتی بهتر نمایشنامه شامل دیالوگ هایی است که خواندن آن و حتی اجرا کردن آن برای کسانی که در حال آموزش و یادگیری زبان فرانسه می باشند بسیار بسیار مفید می باشد .
در حال حاضر یکی از منابع کمک آموزشی زبان خواندن داستان می باشد .ایین نمایشنامه را می توانید دانلود کنید و با خواندن آن علاوه بر لذت بردن از خواندن زبان فرانسوی خود را نیز تقویت نمایید .
خسیس (به فرانسوی: L'Avare) نام مشهورترین نمایشنامه? ژان باتیست پوکلن متخلص به مولیر، درامنویس فرانسوی است . در خسیس مولیر، طنز را چاشنی حرص و طمع زشت یک انسان (هارپاگون) قرار میدهد به طوری که در طول داستان دیالوگهای هارپاگون در عین اینکه خنده را با ما همراه میکند، نفرت خواننده را به این شخصیت بیشتر میکند.اشخاصی مال دوست که عشق خود را با پول تقسیم میکنند.
قهرمان داستان مرد ثروتمندی است بنام هارپاگون که زن او مرده، پسری بنام کلئانت و دختری به اسم الیز دارد. او بشدت پول به جانش بستهاست تا حدی که پول خود را در زیر خاک پنهان میکند و روزانه چند مرتبه به آن سر میزند زیرا اعتقاد دارد، بهترین طعمه برای جلب دزدها، صندوقهای آهنی است و اولین چیزی هم که مورد دستبردشان واقع میشود گاوصندوق است، همچنین دختر خود را به مردی میدهد که جهاز نخواهد. پسرش کلئانت عاشق دختری به نام ماریان میشود که حاضر است در صورت توافق نکردن پدرش با این ازدواج با ماریان به کشور دیگری سفر کند و با پول کمی زندگی کند ولی قبل از اینکه جریان ازدواج خود را با پدرش در میان بگذارد متوجه میشود پدرش هم میخواهد با ماریان ازدواج کند. الیز هم عاشق والر است و برای اینکه پدرش والر را به دامادی بپذیرد، والر در نقش مستخدم وارد خانه هارپاگون میشود تا نظر او را جلب کند. کلئانت به همراه نوکر خود تصمیم میگیرد پولی که هارپاگون در باغ چال کرده بود را بدزدد؛ سپس از پدرش خواست با ازدواج خودش با ماریان موافقت کند تا صندوقچه را به او برگرداند. از طرف دیگر مشخص میشود والر و ماریان، خواهر و برادر هستند و مردی که برای مسئله کاری نزد هارپاگون آمده بود، پدرشان است؛ سپس خواجه آنسلم (پدر ماریان و والر) تمام مخارج ازدواج را که هارپاگون بر عهده نگرفت، بر عهده میگیرد. در پایان کلئانت به ماریان، الیز به والر و هارپاگون به صندوقچه خود میرسند....