آلبوم « در نه ماه » اثر زیبایی از حسین بیدگلی Hossein Bidgoli - In 9 months (2016)

آهنگساز : Hossein Bidgoli
آلبوم : In 9 months
ژانر : New Age
سال تولید : 2016
کدک های صوتی : MP3
کیفیت : 128kbps
حجم : 41MB
مدت زمان : 39:40
آهنگ انتخابی : 1-2

ادامه ی داستان "در شش روز و در هشت سال….."

در نه ماه:

من سکوتی بعد از یک انفجارم
سکوتی تکامل یافته
سکوتی پر از حرف
من همان او هستم
ما همان او هستیم
صدها
هزاران
و شاید میلیونها
ما همه چیز را دیدیم،ولی یاد گرفته بودیم که چطور فراموش کنیم
حال من هم او شدم
من هم میافرینم-میبخشم-فرمواموش میشوم-و نابود میکنم
و تعادل
وبازهم و باز هم وباز….
چراهایی بی جواب
انتهای این تکرار کجاست
این سوال همگی ما بود
پس ادامه میدادیم تا به انتها برسیم
من سکوت هستم
من هنوز درگذشته زندگی میکنم و اشک میریزم
حال میفهمم اشک یک رعد بخاطر ما نبود
بحال خود بود-خود در چنگال خود
من سکوتم
سکوتی از خود بیخود شده
با هزاران سوال
انتهای این بدبختی کجاست
و شاید این بهتر باشد-ابتدای این بدبختی کجا بود؟
ما سکوتی تکامل یافته ایم
ما هنوز هم گمشده ایم
حتی در اوج قدرت
ولی من نه
نه اینبار
من راه مخالف را انتخاب میکنم
اشتباه ما حرکت بسمت جلوست
مقصد در انتها نبود-بلکه در ابتداست
حقیقت درست پشت سرمان بود
من سکوتم
سکوتی که باید شکسته شود تا همگان بیدار شوند
سکوتی که باید فدا شود
از شکسته شدن و غرش من لرزه به جان خلقت افتاد
ولی هنوز هم زنده ام
مرگ پایان راه نبود
انها فقط از ترسهایمان برای سلطه بر ما استفاده کردند
قدرتی باورنکردنی مانع بازگشت بود
حال من فریادم
فریادی تکامل یافته
از فریاد من اتحاد حاکم شد
من تنها نبودم
دنبال کنندگان حقیقت بیشمار بودند
اتحادی برای یافتن حقیقت -برای یافتن ریشه
اتحادی بنام ایمان
ایمانی برای بازگشت
بازگشتی با خون و جنگ
ما فریادیم
فریادی بینهایت قدرتمند
میلیونها در شش روز
ما چه کرده بودیم؟
همه باید به خاک و خون کشیده شوند
ازادی چیزی است که تازه به ان رسیدیم
نه در هشت مرحله-بلکه در بازگشت
بدنبال او
اویی پنهان شده در چنگال او
من یک فریادم
یاداور هشت سال از بین رفته
یاداور مرگ هزاران سکوت بی گناه
ما چند قدمی افرینش بودیم
حقیقت هیچگاه خودش را نشان نمیداد
مگر با عشق و خون
تنها چند قدم مانده بود
ما در لایه هایی به عمق میلیاردها سال بودیم
در لایه ای به نام زمان
همه چیز متفاوت بود
من سکوت بودم
سکوتی که هیچ نمیدانست
ولی حال فریادم
فریادی که هیچ نمیداند
تنها من به نادانی اعتراف کردم
همه ی متحدین در زمان سلطنت کردند
ولی من هنوز بدنبال حقیقت هستم
زمان را شکافتم تا پرده از حقیقت کنار بزنم
همه چیز فاش شد
او همینجا بود
از ابتدا
مادری تنها
مادری تنها
در انتظار فرزند
حتی یکی
مادری تنها
من هیچم
او همه چیز را گفت
همه چیز را
من هیچم
هیچی در کنار این ریشه
سراغاز
ایا میتوان هنوز اعتماد کرد یا باید ادامه داد؟
ایا حقیقتی فراتر هم هست؟
من هیچم
هیچی نادان
یا باید از نو ساخت یا باید ادامه داد؟
پس من هنوز هم یک نادانم

حسین علی بیدگلی 1395