توضیحات
رامین اجلال من شلخته مشغول درست کردن لوله ی شیر بود. غذا همچنان روی گاز بود. ناراحت شدم. مشغول خوردن غذا بودم یا غذا خورده بودم. درست نمی دانم غذا خورده بودم یا نه! ولی آنچه یادم می آید این بود. یادداشت صبح مامان بدجوری ناراحتم کرد. یعنی مرا بچه فرض کرده بود. چرا هر بار که شب من نمی خوابم بابا اعتراض می کند مامان نامه فدایت شوم می نویسد و من توی مخمصه می افتم.