توضیحات
نویسنده: تقی آزاد ارمکی - شهرام پرستش مناسبت ادبیات با جامعه شناسی در ارجاع به تجربه مدرنیته دایر مدار مقاله حاضر است، تجربهای که دو سوی دارد:مدرنیزاسیون و مدرنیسم.بعبارت دیگر فرایندهای مکمل اقتصادی و فرهنگی امکان عمل مدرن را فراهم میآورند.بنابراین پرسش از نقش ادبیات در تکوین جامعه شناسی ایران با این دیدگاه تئوریک پاسخ داده شده که گزارش نویسندگان، بعنوان فراهم آورندگان لایه ذهنی واقعیت تجدد، ناگزیر در فرآوری عمل مدرن و متعاقبا در تکوین جامعه شناسی اثر گذار بوده است.زیرا جامعه شناسی بعنوان یک علم مقوم بر تجربه جدیدی است که ادبیات یک بعد از آن را فراهم آورده است.بدین منظور آثار هدایت، آل احمد، دولت آبادی و دوریشیان برگزیده شد و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی به مفهوم شناسی و مقوله بندی این مفاهیم در تناظر با لایههای مدرنیزاسیون و مدرنیسم اقدام گردید.گزارش نویسندگان فوق الذکر حاکی از آن بود که اگر چه آغازگاه تجربه مدرنیته در ایران با توازن همراه بوده است اما به مرور سویه ذهنی سبقت گرفته و موجبات عدم تعادل آن را فراهم آورده است.چنانچه نسبت مؤلفه فرهنگ به اقتصاد در آثار هدایت، آل احمد، دولت آبادی و درویشیان به ترتیب برابر بااست.این روند حاکی از تعمیق تاریخ عدم تعادل در تجربه مدرنیته است. منبع مقاله: مجله مطالعات جامعه شناختی » پاییز 1383 - شماره 23 - (24 صفحه - از 69 تا 92)