توضیحات
در یک غروب غم انگیز و تیره پائیزی، گروهی از اهل قلم؛ توی سالن کتابخانه شهر گرد آمده بودند، جلسه انتخابات هیئت رئیسه خود را برگزار کنند. شرکت کنندگان همگی در صندلیهای تاشوی ارج نشسته بودند، مگر عده ای از گردانندگان که یکریز در حال رفت و آمد بودند. پنج عضو هئیت رئیسه قبلی، نیز پیشاپیش همه ایستاده بودند و با هم شور میکردند. تابلوی مقوایی برای نوشتن اسامی نامزدها به دیوار نصب شده بود. میز بزرگی نیز دیده میشد که روی آن میکروفون، پارچ آب و لیوانی گذاشته بودند. دبیر قبلی؛ مسئولیت برگزاری انجمن را برعهده داشت. هوا مانند همه روزهای پائیزی زود تاریک شد. ابر ضخیمی از بعدازظهر آسمان را فرا گرفته بود. ضمن اینکه از لحظاتی پیش باد توفندهای هم به آن افزوده شد، حتا انتظار می رفت نخستین باران پائیزی ببارد...