توضیحات
این کتاب درسال 1323 توسط نویسنده چاپ شده است و تا پیش از انقلاب اسلامی چند بار تجدید چاپ شده است و بعد از انقلاب اسلامی هیچ گاه اجازه انتشار نداشته است . کتاب به دو بخش کلی تقسیم می شود : بخش نخست از کودکی نویسنده تا سی سالگی را دربر می گیرد و بخش دوم به خاطرات نویسنده در عدلیه تحت عنوان ( ده سال در عدلیه ) یکی از مهمترین بخشهای کتاب چگونگی ملا شدن و تغییر نگرش احمد کسروی به ملایی است که لباس ملایی را کنار می گذارد (چگونه از ملایی رهایی گردیدم ) و مورد لعن ملاها قرار می گیرد و آزارهایی که از بعضی از آنها می بیند . کسروی در کتاب زندگانی من به برخوردهای خود با برخی از ملاها اشاره می کند و چگونگی فراگیری دانشهای نوین و زبانهای که فرا گرفته است و به بحثهای خود با بهاییان و سفرهایی که به مناطق مختلف ایران و خارج داشته است و... می پردازد . سفر به خوزستان در زمان شیخ خزعل و علاقه اش به مشروطه را بیان می کند .... در بخش دوم کتاب به 12 سالی که در عدلیه مشغول کار بوده است می پردازد و به احکامی که صادر کرده است و به حکمی که دربار را محکوم کرده است اشاره می شود و به چگونگی بیرون آمدن از عدلیه پرداخته می شود . در مقدمه کتاب آمده است: به خوانندگان کتاب من هرگز دوست نداشته بودم که مردی شناخته گردم و نامم به زبانها افتد ولی چون خواه نا خواه افتاده بسیار بجا می بود که تاریخ زندگانیم را خودم بنویسم که نیاز نباشد دیگران بپرسند و بجویند و چیزهایی از راست و دروغ بدست آید. احمد کسروی به دشمنانی که شایعه پخش می کنند اشاره می کند و همین طور به روزنامه ای مصری که ستایش مبالغه آمیز از او می کند اشاره می کند و دلیل خود را از نگارش کتاب بیان حقیقت اعلام می کند.