توضیحات
نویسندگان: جلیل اعتباری و حمید خوجانی در این مقاله به بررسی دیدگاه های فلسفی یورگن هابرماس (دیدگاه انتقادی) و گادامر (هرمنوتیک فلسفی) پرداخته شده است. روش مورد استفاده در این نوشتار، روش مقایسه ای و تطبیقی است. بررسی حاضر نشان می دهد که شباهت فکری نزدیکی بین آنها در باب مسائلی مانند روش علوماجتماعی، فهم در چارچوب کنش¬های موجود در زندگی عملی و نقش زبان در تأویل و فهم وجود دارد، اما اختلافاتی اساسی نیز در بینش فلسفی آنها مشاهده می شود، برای نمونه درحالیکه گادامر بر زبان بهعنوان ابزاری اساسی در شناخت حقیقت تأکید دارد، هابرماس معتقد است که زبان، نظام مکالمه و مبادله ناب نیست و متأثر از نظام های سلطه است. ازسویی هابرماس برخلاف گادامر، فهم مبتنی بر سنّت را معتبر نمی داند، به این دلیل که اجماع در آن ممکن است از طریق ارتباط کاذب بهدست آمده باشد.