توضیحات
نویسنده: زیگموند فروید و آلبرت انیشتین این کتاب کوچک که توسط «خسرو ناقد» با ترجمه ای روان به وسیله موسسه «کتاب روشن» منتشر شده است یکی از پرمحتواترین و جالبترین کتابهایی است که در هیجدهمین نمایشگاه کتاب به خوانندگان عرضه شده است. دو دانشمند هم عصر یهودی با نگاهی متفاوت به سرنوشت انسان و مسأله جنگ نامه هایی به یکدیگر نوشته و نقطه نظرات خود را بیان داشته اند که همچنان تازه و مسأله روز است. آلبرت اینشتین با آن که دانشمندی توانا و صاحب نظریه های معروف فیزیک و علوم تجربی است، در نامه خود به زیگموند فروید چون یک مصلح اجتماعی و انسانی صلح دوست و متعهد به بقای تمدن بشری سخن میگوید. اینشتین در سال 1932 و در اوجگیری فاشیزم در اروپا و تب جنگ خطاب به فروید میگوید: «من نه تنها صلح طلبم، بلکه صلح طلبی مبارزه جویم که برای برقراری صلح با تمام وجود نبرد میکنم. هیچ چیز قادر به از میان برداشتن جنگ نیست، مگر آن که انسانها خود از رفتن به جبهه سرباز زنند. برای تحقق آرمانهای بزرگ، نخست اقلیتی مبارز، تلاش و کوشش میکنند. آیا بهتر نیست در راه صلح که به آن ایمان داریم رنج کشید تا در جنگ، که به آن باوری نیست، نابود شد؟» در جای دیگر میگوید «کتابهای درسی از نو باید نوشته شود تا بتوانند به جای دامن زدن به اختلافات قدیمی و ابدی و ساختن پیشداوریهای بی مورد، روح تازه ای در نظام آموزشی ما بدمند» و در پایان نامه خود مینویسد: «هیچ چیز برای من مهمتر از مسأله صلح نیست. جز این، هر آن چه میگویم و هر آن چه انجام میدهم، قادر به تغییر ساخت جهان نیست. اما شاید ندای من بتواند در خدمت امری بزرگ قرار گیرد، ندائی که اتحاد انسانها و صلح در جهان را فریاد میزند». زیگموند فروید در جواب به اینشتین جهان را از نگاهی دیگر مورد بررسی قرار میدهد. قبل از همه فروید خود را موظف میداند از این که مورد خطاب اینشتین قرار گرفته قدردانی و سپاسگزاری کند «آقای اینشتین عزیز – وقتی شنیدم که شما مرا برای تبادل نظر درباره موضوعی برگزیده اید که برایتان حائز اهمیت است و معتقدید برای دیگران نیز مهم و جالب است، با کمال میل موافقت خود را اعلام کردم»....