توضیحات
گفت وگو با مسعود کیمیایی درباره ی صادق هدایت و « داش آکل » مسعود کیمیایی تازه از کلاسِ درسِ سینمایش بیرون آمده بود که رسیدیم به «کارگاهِ آزادِ فیلم» ش و شاگردانِ «مدرسه سینمایی» اش، سرگرمِ پُرسیدنِ سئوالهایی بودند که در طولِ کلاس، فرصتش را پیدا نکرده بودند. پوسترِ بزرگِ «داش آکُل» ی که در پلّههایِ «کارگاه» ، رویِ دیوار نصب شده بود، موضوعِ اصلیِ این مُصاحبه بود داش آکُل عملاً نخستین اقتباسِ سینماییست از یک داستانِ «هدایت» و درواقع، تنها فیلمیست که هم شیفتگانِ «هدایت» آنرا دیدهاند، هم آنها که صرفاً تماشاگرِ سینما هستند و کاری به «هدایت» و نوشتههایش ندارند. و همه اینها، در ابتدایِ دهه ۱۳۵۰ اتّفاق افتاده است؛ در سالهایی که «موجِ نو» یِ سینمایِ ایران، تازه به بار نشستهاست...