توضیحات
آنگل اِدمایر همچون مستشرقین و مستشاران غربی از سوی دولت متبوع خود مأموریت یافته به سرزمینی بی نهایت عجیب و غریب یا به تعبیر خودش« اقصایی ترین سرزمین آرمانی گمشده»پا بگذارد.اما برخلاف همتایانش در دوره های گذشته به جنبه های نظامی مأموریتش بی توجه است و تمام نیروی خود را معطوف شناخت عجایب سرزمین اقصایی اش می کند! برای همین روایتش از این سرزمین حاوی احساساتی شدیدأ انسانی و ترحم برانگیز است.تا جایی که آن کینه ،لجاجت و سخت سَری که مأموران قبلی از ویژگی های جدا نشدنی این قوم بادیه نشین می دانستند را بی اساس می داند….داستان نه تنها از جنبه های واقع گرایانه قوی¬ای برخوردار است بلکه لایه های نمادین بسیاری هم دارد. وجه رمز آلود اسامی مکان ها و حتی اسم اشخاص مثلأ اِدمایر(Admire)در زبان انگلیسی به معنی تحسین شده است که طبعا و با توجه سوابق درخشان علمی آنگل اِدمایر استحقاق آن را دارد؛اما در ادامه با تغییر اسمش به آنکِل(uncle)عمو اِدمایر و برای سهولت در تلفظ مردمان بومی«ناکوآدم» خوانده می شود.که تأکیدی است بر جنبه های انسانی و عالی اش.همین مورد را می توانیم در لقب سِر(Sir) دکترمارک استیوِنسِن ببینیم که مفهومی روشن و هم معنی با بدگمانی و دسیسه دارد. یا اسامی بلو و بلاچ که درهم ریخته حروف واژه بلوچ است یا به تعبیر راوی سی دی «دو نیمه کامِل کلمه بلوچ».یا حروف عجیبی که روی سنگ نوشته هاست،که با توجه به تقدس تمساح و اینکه بازمانده¬ی توتمی کهن است؛ گویی سعی دارد با زبانی مقدس اما سنگی شده چیزهایی را به گوش بومیان اینجا(بلو و بلاچ)برساند؟! حق تکثیر: انتشار اینترنتی آزاد. البته با اجازه نویسنده محترم.