توضیحات
گفتگو با بابک احمدی بابک احمدی متولد 1327، پس از ورود به دانشگاه در سال 1346، در سال 1349 موفق به اخذ لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه تهران شد. مدرک فوقلیسانس خود را در سال 1353، در رشته فلسفه، از دانشگاههای پنسیلوانیا و کانزاس امریکا گرفت. . مهمترین آثار ایشان که به موضوع گفتوگوی حاضر مربوط میشود، عبارتند از: مدرنیته و اندیشه انتقادی، معمای مدرنیته، مارکس، سیاست مدرن، واژهنامه فلسفی مارکس، تردید، هایدگر و پرسش بنیادین، هایدگر و تاریخ هستی، سارتر که مینوشت. همچنین ببینید: دیالکتیک، روش سقراطی, و موضوعات سقراطی روش سقراط که خودش آن را تلنخوس(بازجویی) مینامید، بر اساس سوال و جواب متوالی و هدفمند بناشده بود؛ به طوریکه سقراط با اختیار موضع طرف مقابل، ابتدا موافقت و همراهی او را جلب میکرد و سپس تناقضات استدلالهای او آشکار شده و با استفاده از موضع خود شخص، مدعایش را رد مینمود. در آن دوران سوفسطائیان نفوذ زیادی بین جوانان آتنی داشتند و به آنها سفسطه و فن جدل آموزش میدادند وادعایشان این بود که حقیقتی وجود ندارد. آنها خود را دانشمندترین و عالمترین مردمان میخواندند. سقراط بنا بر نتیجهای که در زندگی بدان رسیده بود، با آنها که ادعای علم و دانش داشتند، به مقابله پرداخت. روش عملی سقراط برای مبارزه با چنین اشخاصی این بود که با یکی از آنها وارد گفت و گو میشد و میکوشید تا از او افکارش را درباره موضوعی خاص، مثلاً شجاعت بیرون بکشد. آن شخص در ابتدا فکر میکرد که حقیقت شجاعت را میشناسد و به آن آگاه است. سقراط گفتگو را به شیوه پرسش و پاسخی شروع میکرد و در آغاز خود را با آن چه شخص مقابلش میگفت، همراه نشان میداد. ممکن بود این گفتگو به طول بینجامد، اما سر انجام بحث را به جایی میرساند که شخص مقابل به نادانی خود پی میبرد؛ یعنی به این نتیجه میرسید که حقیقتا هیچ چیزی را درباره شجاعت نمیداند و به این صورت، سقراط به او میفهماند که اعتراف به نادانی، بزرگترین دانش است