توضیحات
"آن ولز" (پارکینز) دختر معصوم شهرستانی به نیویورک میآید و در دفتر "هنری بلامی" (هریس)، یک وکیل امور نمایشی مشغول به کار میشود. وقتی "هلن لاسن" (هیوارد)، ستاره کمدی موزیکالها، برای خارج کردن "نیلی اوهارا" (دوک) از صحنه نمایش، او را اخراج میکند، تمام تصورات "آن" از دنیای نمایش به هم میریزد. اما با دلباختن به "لاین برک" (برک)، دستیار "بلامی"، تصمیم میگیرد در این حرفه باقی بماند. "لاین"، "نیلی " را به برنامهای تلویزیونی معرفی میکند و از آنجا با کمک دوست زیبا ولی بیاستعدادش، "جنیفر نورت" (تیت) که دلباخته خوانندهای جوان بهنام "تونی پولار" (اسکاتی) است، وارد هالیوود میشود. در اینجا "لاین" و "آن" از هم جدا میشوند. "آن" کار جدیدش را در آگهیهای تبلیغاتی لوازم آرایشی شروع میکند و "لاین" نیز بهدنبال اثبات استعدادش بهعنوان یک نویسنده میرود. سالها میگذرد. "نیلی" که اکنون معتاد است و ازدواج ناموفقی هم داشته، برای بار دوم با یک طراح لباس ازدواج میکند. "جنیفر" برای پرداخت هزینههای بیمارستان "تونی" که به بیماری لاعلاجی مبتلاست، در فیلمهای بیپرده فرانسوی ظاهر میشود. "نیلی" پس از اینکه از همسر دومش جفا میبیند، بار دیگر به مواد مخدر روی میآورد. اما "لاین" و "آن" که دوباره در کنار هم هستند، او را در یک آسایشگاه بستری میکنند. "جنیفر" پس از مرگ "تونی" متوجه میشود که سرطان دارد و خودکشی میکند. "نیلی" پس از بهبود، با "لاین" ارتباط برقرار میکند. با این کار در صدر اخبار مطبوعات قرار میگیرد و به این ترتیب از "هلن لاسن" انتقام میگیرد. "هلن" نیز در مقابل، او ریشخند و تحقیر میکند. "نیلی" در شب افتتاحیه تآترش، باز هم به سراغ مواد مخدر میرود و در روی صحنه همه کارها را خراب میکند. "آن" به فکر خودکشی میافتد اما به خانه باز میگردد؛ "لاین" به دنبالش میرود و از او تقاضای ازدواج میکند، اما در کمال ناباوری، "آن" تقاضای او را رد میکند. حق تکثیر: تهران: انتشارات تهران، ۱۳۷۲.