وصیتنامه قاضی
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- نویسنده : روث براور جهاب والا
توضیحات
آخرین داستان منتشرشده از جهاب والا ، داستانی به نام «وصیتنامه قاضی» بود که در نشریه نیویورکر منتشر شد . جهاب والا در سال 1975 برای رمان «دل و غبار» برنده جایزه ادبی بوکر شد و تنها نویسنده‌ای بود که هم اسکار برده و هم جایزه بوکر. ابتدای کتاب : پس از دومین حمله قلبی، قاضی می دانست که دیگر نمی تواند در مورد محتوای وصیت نامه خود، از اطلاع دادن به همسرش سر باز زند. این کار را بخاطر زنی که بیست و پنج سال به همسری داشت، می کرد. از نخستین حمله قلبی نگران آینده او بود. اینها مدت درازی در وصیت نامه اش جا داشتند و از آن فقط وکیلش که آن را تنظیم کرده بود خبر داشت. اما برای قاضی غیرقابل تحمل بود فکر کند که اجرای آن در اختیار خانواده اش باشد. خانواده اش یعنی زن و همسرش است. نه برای اینکه او از آنها انتظار داشت که دردسری داشته باشند بلکه برای این بود که آنها هر دو این کاره نبودند و ساده لوح تر از آن بودند که وصیتهایش را وقتی دیگر نیست به آنها کمک دهد، برآورده کنند. این بدگمانی برایش طوری که " بینی راز او را دریافت، ثابت شد. فکر کرد که هر زن معمولی ای از باخبر شدن اینکه شوهرش مدت طولانی ای رابطه جنسی بیرون از ازدواجش داشته است، وا می ماند. بینی، داشت برایش چای می ریخت و از هیجان می لرزید، مقداری از آن را در نعلبکی پاشید(ریخت). چهره اش را رو به زن گرداند. " گفت: دور شو" و سپس از اشتیاق زیاد او که رازش را به پسرش بگوید و شتابی که در این کار داشت، خشمگین تر شد. حق تکثیر: اجازه مترجم
