توضیحات
داستان کوتاه از متن داستان: بیافتد آفتاب به ردیف سوم سیم خاردار سر دیوار، نزدیک آمار است و حکومت شام. نیمساعت جلوتر از وقت هواخوری زدم و ملت را ریختم بیرون. گفتم خیر سرم دو تا بزنم تو سر خودم چهار تا توی سر این دندانههای سین و شین. اسب- سوار، بنشان، بنشین. همیشه یکی اضاف یا یکی کم. مینویسم- اسب، سوار. هوار هوار از توی هواخوری میآید. لابد دو سهتایی باز پریدهاند به هم. سر بالا میکنم، هیچ! کرم میریزند. حواسام دوباره میرود پیدندانههای اسب و سوار. حمیدرضا نجفی متولد ۱۳۴۳ نویسنده و مترجم ایرانی است. اولین رمان حمیدرضا نجفی با نام “کوچه صمصام” توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر کرد. اولین مجموعه داستان او با نام “باغهای شنی” توسط انتشارات نیلوفر منتشر شد، کتابی که مورد توجه منتقدین قرار گرفت و نامزد دریافت دو جایزه “بنیاد گلشیری” و “منتقدین و نویسندگان مطبوعات” شد و جایزه بنیاد گلشیری را برایش به ارمغان آورد. نجفی از شاگردان هوشنگ گلشیری است. او مباحث کتاب فنون مصاحبه رادیویی را از منابع اینترنتی جمعآوری و ترجمه کردهاست. حمیدرضا نجفی از داوران جشنواره ربع قرن کنار گذاشته شد. او در گروه ادبیات جشنواره ربع قرن کتاب دفاع مقدس به عنوان سرگروه بخش داستانی ادبیات کودک و نوجوان انتخاب شده بود.