Description
. مفهوم سبک زندگی و همچنین اوقات فراغت تاریخچهای طولانی در کثیری از رشتههای دانشگاهی و حوزههای پژوهشی دارد. اما در سالهای اخیر، برخلاف رشد فزاینده ادبیات مربوط به این حوزههای پژوهشی، چنین موضوعاتی از جریان اصلی مباحث نظری و پژوهشهای تجربی کنار گذاشته شده است. نوشتار حاضر مرور مختصری از "موجودیت ضمنی و غیررسمی" مطالعات مربوط به مفهوم سبک زندگی با ارجاع ویژهای به سنت مطالعاتی بریتانیا از سالهای دهه 1970 در خصوص اوقات فراغت ارائه میدهد. در این مقاله همچنین به مرور برخی از کارهای اخیر که در مورد نظریه اوقات فراغت صورت گرفته بهویژه کارهایی که توسط روبرتس) (Robertz و روجک ( Rojack) به انجام رسیده و همچنین کنکاشی که در مورد روابط مابین این گرایشهای نظری و مفهوم سبک زندگی به عمل آمده است خواهیم پرداخت. هدف نوشتار حاضر صرفاً بازگویی ویژگیهای مفهوم سبک زندگی نیست، چراکه این ویژگیها در بسیاری از کارهای پژوهشی دیگر به وفور مورد بحث قرار میگیرند (ویل، Veal ،1993، 2000). این نوشتار در واقع با هدف تحقیق در خصوص رابطه مابین مفهوم سبک زندگی و آنچه که به معنای جریان اصلی و روند غالب نظریه اوقات فراغت نامیده شده است، به رشته تحریر درآمده است.