Description
. "از آخر دی دوازده روز که بگذرد ساعت نه وخورده ای کلاسهای مدارس تعطیل میشوند .معلمانی که مشغول خمیازه کشیدن و دانش آموزانی که مشغول چرت زدنند نقشهای خواب آورشان را به پاس وظیفه ای ملی و شرعی موقتا رها میکنند و میدوند توی حیاط.دست وجیغ وهورا!مسئولان تقسیم وظایف میکنند.هر کدام یک مدرسه و یک چکش و یک طومار من باب سخن راندن.کشتیها در اسکله ها بوق میکشند و قطارها در ایستگاهها.از آخر دی هنوز دو سه روز نگذشته که کنداکتور تلویزیون کمی متنوع میشود لابلای پیامهای بازرگانی،بعد از ایرانسل و قبل از همراه اول،چند تصویر لرزان قدیمی تکرار میشوند.جوانهایی در پس زمینه ی تار و قهوه ای دوربینهای دستی،انگار نقشهایی روی کاغذ کاهی،توی خیابان میدوند، گاه یکی را روی دست بلند میکنند و می اندازند توی آمبولانس گاه مشت در هوا فریاد میکشند،گاه مشتها را باز میکنند و کف دستشان را نشان میدهند،کف دست را که نه،سرخی اش را."