پس تو هم مرده ای
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
توضیحات
داستانی از عزیزالله ایما، داستان نویس افغان دورهء دبستانی ودبیرستانی را در لیسهء امانی کابل و تحصیلاتش را دررشتهء پداگوژی(آموزش وپرورش) به پایان برد. مدتی آموزگاری پیشه کرد و به زودی وظایف رسمی را برای همیش ترک گفت. ایما در 1379 خورشیدی مدیریت مسؤول فصلنامهء فرهنگی « نای» نشریهء کانون دوستداران مولانا جلال الدین محمد بلخی را به عهده گرفت و در دوران حکومت مجاهدین مسؤولیت نخستین روزنامهء آزادِ انتقادی، سیاسی وفرهنگی« دریز» راداشت.از عزیزالله ایما آثار شعری به نام های: مجموعهء دفتر های شعر، ودر آغاز یک فصل و چراغ خانهء خورشید، به نشر رسیده است. عزیزالله ایما از پایان سال 1380خورشیدی به داستان نویسی روی آورد. از وی داستان بلندی به نام « شنگری» به چاپ رسیده است. رمانی به نام « برجهای فروریخته» وداستانهای کوتاهی آمادهء نشر دارد.ایما اکنون به عنوان پناهنده در کشور سویس به سر میبرد. از متن داستان:«مثل هر روز ، میرفتم ، میگفتم ، میخندیدم ؛ ولی میدیدم که انگار کس دیگری میرود ، کس دیگری میگوید و کس دیگری میخندد. در گودال چرت فرو میروم وفکر میکنم :" کاش میهنی داشتم!" در سرزمین من، شاید هم در همهء آن سو ها ، درقلمرو خود کامه ها؛ آدم نمیتواند با همه چیزش در سرزمینش باشد. ؛ مثلاً: در میهن بودن ، گاهی سرنداشتن است وهمین گونه صدانداشتن، چشم نداشتن و ...»
