توضیحات
نوام چامسکی، زبانشناس و منتقد برجسته سیاستهای خارجی آمریکا، در میان ایرانیان چهره شناخته شدهای است، هر چند در آمریکا چامسکی بیشتر به خاطر نظریاتش در زبانشناسی شناخته میشود. انتقادهای چامسکی و دیگر گروههای چپ به سیاستهای آمریکا از اواسط دهه 60 میلادی درباره جنگ ویتنام موجب استقبال و شناخته شدن این زبانشناس یهودی مخالف صهویونیسم در سطح جهان شد. چامسکی در دهه 60 عنوان میکرد که دموکراسی آمریکا نوعی «دیکتاتوری چهار ساله است». همچنین وی درباه اقتصاد آمریکا عنوان میکرد که تعهد اقتصادی آمریکا به بازار آزاد فقط سرپوشی برای قدرتطلبی شرکتهای بزرگ است. اما اگرچه کارنامه چامسکی در انتقاد از نظام سرمایهداری آمریکا و کمونیستها درخشان است، اما در کارنامه وی دفاع از رژیمهای سرکوبگری چون پل پوت در کامبوج نیز وجود دارد. کیث ویندشاتل در مقالهای با عنوان «ریاکاری نوام چامسکی» که اخیرا به قلم عزتالله فولادوند در مجله «نگاه نو »منتشر شده، به انتقاد از این منتقد سرشناس پرداخته است. وی در مقدمه مقاله خود عنوان می کند: چامسکی با وجود رویگردانی اصولی خود از کمونیسم، هنگامی که پای سیاست بینالمللی دنیای واقعی به میان میآمد، از سوسیالیستهای انقلابی سختکیش پشتیبانی میکرد، از جمله معماران کمونیسم در کوبا، فیدل کاسترو و چه گوارا، و نیز مائو تسه تونگ و بنیادگذاران دولت کمونیستی چین. کما اینکه در دسامبر 1967 در اجتماعی در نیویورک گفت که «در چین بسیاری چیزهای واقعا در خور ستایش پیدا میشود.» وی همچننی در اواسط دهه 60 از «خمرهای سرخ» به رهبری پل پوت که به کشتار میلیونها کامبوجی پرداختند به حمایت پرداخت. چامسکی سرشناسترین و پا فشارترین مدافع غربی رژیم پل پوت در کامبوج بود. حتی پس از گذشت سالها در 1988، چامسکی و همکارش هرمن در کتابشان «رضایت ساختگی» به رغم اذعان به اینکه پل پوت مرتکب نسلکشی بر ضد مردم کشور خود شده است، باز هم اصرار داشتند که در مردود دانستن گزارشهای روزنامهنگاران و نویسندگان حق با خودشان بوده است. پول پوت که یک مائوئیست بود و در سال ۱۹۷۵ با یک کودتا بر علیه سینگهام، پادشاه کامبوج، قدرت را در این کشور به دست گرفت. در مدت ۴ سال حکومت خمرهای سرخ، دو میلیون نفر از جمعیت هشت میلیون نفری کامبوج در کشتزارهای مرگ، گودالهایی که در زمین حفر شده بودند، به رگبار بسته و سپس همانجا به خاک سپرده شدند. در میانه دهه 70، زمانی که این اتفاق در کامبوج رخ میداد، چامسکی با حمایت از پل پوت، گزارشهایی را که خبرنگاران از کامبوج مخابره میکردند را نادیده میگرفت و به حمایت سفت و سخت از رژیم پل پوت میپرداخت و در مقالهای عنوان کرد که وضع کامبوج پس از جنگ احتمالا مانند وضع فرانسه بعد از آزادی آن کشور در پایان جنگ جهانی دوم بوده است و این اقدامات بهای کوچکی در ازای پیامدهای مثبت حکومت پل پوت است. کیث با آوردن شواهد مختلف از گزارشهای ارائه شده درباره رژیم پل پوت به انتقاد از چامسکی میپردازد و عنوان میکند: چامسکی به دلیل گرایشهای سیاسیاش به شهرت رسید، ولی هیچ کار مهمی در بحث نظری سیاست نداشته است. کتابهای سیاسی او تقزیبا همه مجموعههای از مقالههای کوتاه و مصاحبهها و متن سخنرانیها و مطالب روزنامهای درباره وقایع جاری است. یگانه اثر او در زمینه تحلیل جامعتر، کتاب رضایت ساختگی: اقتصاد سیاسی رسانهای همگانی است که با همکاری ادوارد هرمن نوشته است. این کتاب مایه سرخوردگی پیروان وی بوده است. کیث در پایان مقاله خود پا را هم از این فراتر میگذاترد و در انتقاد از عملکرد چامسکی در دفاع از پل پوت میگوید: اگر پل پوت دستگیر و در یکی از دادگاههای غربی محاکمه شده بود، وکلای مدافع در واقع میتوانستند از نوشتههای چامسکی به عنوان دلایلی در رد اتهام استفاده کنند...چامسکی مسئولیت روشنفکران را جستو جوی حقیقت و افشای دروغ معرفی کرده است، ولی خودش با کتمان حقیقت و دروغگویی پشتیبان رژیمهای مورد ستایش خویش بوده است. اصول عمومی اخلاق راتایید کرده است اما آنها را فقط در مورد لیبرال دموکراسیهای غربی قابل اعمال دانسته و پیوسته به عذر تراشی برای جنایات رژیمها دلخواهش ادامه داده است... امروز ریاکاری چامسکی روشنترین معیار عمیق اسفانگیزی است که کنشگران سیاسی جناح چپ آنچنان در تبلیغ آن کوشیدهاند و اکنون خود به آن فرو غلتیدهاند. حق تکثیر: نشریه نگاه نو، شماره 96، پیش از این در فضای مجازی منتشر شده است.