توضیحات
تا سال سیلی دوباره می رسید، باید سال ها می گذشت. سال هایی پر از اندوه و حادثه و آسمانی همیشه پر از ابر که با زمین چندان فاصله ای نداشت. روزهایی که همیشه با صبحی مه آلود شروع می شد و در گذر ساعات و جزر و مد دریا، وقتی که خورها همه چیز را با خود به دوردست ترین نقاط می بردند، تا باز گردند دیگر شب آمده بود. شبی که حتا غراب 1 غریب کِنارِ خوری را هم که پشت خانه ها و خطوط قطار و ک شتارگاه به زمین نشسته بود، در خود پنهان می کرد. حق تکثیر: آلفابت ماکزیما، سوئد- استکهلم، 2013 مالکیت حقوقی این کتاب متعلق به نویسنده کتاب، من مرتضی محمودی می باشد که آن را جهت دانلود رایگان برای کاربران به سایت کتابناک واگذار می نمایم.