هفت بدن هفت چاکرا

هفت بدن هفت چاکرا

  • نوع فایل : کتاب
  • زبان : فارسی
  • نویسنده : راجنیش چاندرا موهان جین

توضیحات

این کتاب حاوی سه خطابه بلند از اشو عارف معصر هندی است."هفت بدن هفت چاکرا"و"رویاهای هفت بدن"و"هفت در نفس" صوفی و عارف هندی ( 1931- 1990 ) ویرایش : مریم فودازی "اشو" در یازدهم دسامبر 1931 در شهر "کوچ وادا" واقع در ایالت "مادیاپرادش" هندوستان چشم به جهان گشود. او از همان کودکی، روحیه ای سرکش و مستقل داشت و بر این امر پافشاری می کرد که به جای دریافت دانش و باور از دیگران، خودش، حقیقت را بیازماید. نام پدری اشو، "راجنیش" است. کنیه ی "باگوان" به معنای "آقا" و "سرور" را به ابتدای نام وی افزوده بودند و در کتابها و نوشته ها از او با نام "باگوان شری راجنیش" یاد می کردند (شری، کنیه ای احترام آمیز به معنای مقدس و بزرگ است). در ﮊانویه ی سال 1989، اشو به دلیل سوء برداشت های به وجود آمده، کنیه ی "باگوان" را از ابتدای نام خویش برداشت و گفت: "دیگر مسخره بازی بس است." از آن پس، او را "اشو راجنیش" نامیدند. نام "اشو" (Osho) از واژه یoceanic"" برگرفته از "ویلیام جیمز"، فیلسوف و روانشناس آمریکایی به معنای "حل شده در اقیانوس" است؛ واژه ی "oceanic" در حقیقت به بیان این تجربه می پردازد و "اشو" به معنای کسی است که این پدیده را تجربه می کند. واﮊه ی "اشو" همچنین در فرهنگ کهن "خاور دور" کاربرد داشته و به معنای "شخص متبرک و ملکوتی؛ کسی که آسمان بر او باران گل می بارد" است. البته اشو در سپتامبر همان سال، "راجنیش" را نیز از نام خود برداشت، زیرا راجنیش نامی برگرفته از مذهب هندو است و اشو نمی خواست که نمایانگر فرقه یا آیین ویژه ای باشد. در حقیقت، اشو به هیچ سنتی دلبستگی ندارد. همان گونه که خود در این باره می گوید: "من سرآغاز یک آگاهی سراسر تازه هستم. خواهشمندم مرا به گذشته مرتبط نسازید؛ گذشته حتی ارزش یادآوری هم ندارد." اگر چه اشو در تمام طول عمرش خود را به هیچ دین و فرقه مذهبی وابسته نمی دانست، در تاریخ 21 مارس سال1953 و در سن 21 سالگی به "سامادهی" - رسیدن به روشن بینی که در آن روح انسان با روح هستی یگانه می گردد - رسید. اشو پس از اینکه در سن بیست و یک سالگی به روشنی رسید، با کسب درجه ی فوق لیسانس در رشته ی فلسفه از دانشگاه "سوگار"، تحصیلات خود را به پایان رساند و چندین سال در دانشگاه "جبل پور" به تدریس فلسفه پرداخت. در همین سالها با سفر به سراسر هندوستان و برگزاری جلسه های سخنرانی و بحث و گفتگو در شهرهای گوناگون، رهبران مذهبی سنت گرا و باورهای سنتی را مورد پرسش قرار داد و با گروههای گوناگون مردم دیدار کرد. او با مطالعه ی بسیار، در مورد هر چیزی که می توانست درک او را از نظام باورها و روانشناسی انسان معاصر گسترش دهد کنکاش کرد و در اواخر دهه ی 1960 روش منحصر به فرد مراقبه ی پویای خود را به وجود آورد. اشو می گوید: "بار سنتهای تاریخ گذشته و تشویش های زندگی نوین به قدری بر دوش انسان امروزی سنگینی می کند که او پیش از اینکه به حالت آرامش و بی ذهنی مراقبه دست یابد مجبور است به یک پاکسازی گسترده تن دهد." او تصویر ذهنی خویش را از انسان ایده آل امروزی، "زوربای بودایی" می نامید؛ ترکیبی سراسر جدید؛ "دیدار بین زمین و آسمان، دیدار بین مرئی و نامرئی، دیدار قطبهای متضاد." "زوربا" شخصیتی زمینی و اهل خوشگذرانی های دنیوی است، در حالی که "بودا" نمایانگر روش معنوی است. اشو از سال 1963 به سخنرانی در دورترین نقاط هند پرداخت و همچنین روشهایی عملی برای مراقبه جهت دگرگونی و پیشرفت معنوی انسانها به وجود آورد. در نخستین سالهای دهه ی 1970، آوازه ی اشو به گوش غربیها رسید. تا سال 1974، مرکزی در شهر "پونا" تاسیس شد و دیری نپایید که سیلی از دوستداران او از غرب به نزد وی در این مرکز رفتند. اشو در طول برنامه های کاری خود از تمام جنبه های توسعه ی آگاهی انسان سخن گفت. او عصاره ی [ = چکیده و برگزیده ] هر آنچه را که در راه جست و جوی معنوی انسان امروزی دارای اهمیت است برگرفت و آنها را نه بر پایه ی درک ذهنی، بلکه بر پایه ی آزمایش و تجربه ی هستی گرایانه بنا نهاد. به مدت بیش از 35 سال، اشو به آموزش و همکاری با کسانی که نزد او می آمدند، پرداخت. وی بر این باور بود که زندگی انسان امروزی بایستی بر پایه ی مراقبه بنا شده باشد، منتها مراقبه ای که با نیازها و حقایق زندگی انسان امروزی هماهنگ است. او شیوه های گوناگون نوینی برای مراقبه پدید آورد تا هرکس بسته به نیاز و روحیه ی خویش، آن را برگزیده و با آن کار کند. او همچنین طی همکاری با درمانگران، روشهای جدید درمانی را بر پایه ی مراقبه به وجود آورد. در سال 1980و در یکی از سخنرانیهای صبحگاهی اشو، یک هندوی بنیادگرا او را با چاقو هدف حمله قرار داد که به دلیل بی کفایتی پلیس این تروریست، از هر گونه شبهه ای مبرا شد. یکی از رویدادهای مهم زندگی اشو، مهاجرت وی به آمریکا در سال 1981 بود. دلیل او برای سفر به آمریکا، درمان بود، اما به علت وجود پیروان بسیار در آمریکا، تصمیم گرفت که آنجا بماند. مریدان اشو یا به عبارتی "سانیاسین" ها (Sannyasins) بدین منظور در نقطه ای دورافتاده در ایالت "اوریگون"، زمینهایی را خریداری کرده و طی مدت 4 ماه شهری به نام "راجنیش پورام" (Rajneeshpuram) در آنجا بنا نهادند. بسیاری از مردم محلی از ایجاد چنین مرکزی در بین خودشان به دلیل تفاوتهای دینی و فرهنگی خشنود نبودند. بازتاب این ناخرسندی به صورت ندادن مجوز احداث ساختمان به جانبداران اشو نمود پیدا کرد. ساختمان هایی بدون کسب مجوز در مزرعه برپا شد و هنگامی که مقامات رسمی، از این ساخت و سازها جلوگیری کردند، اداره ی آنها بوسیله ی افراد ناشناسی به آتش کشیده شد. محبوبیت اشو به طور روزافزون در آمریکا افزایش یافت و سیل افراد از دورترین نقاط این کشور به سوی "راجنیش پورام" که به عنوان یک مرکز معنوی شهرت یافته بود، سرازیر شد. اما این امر به مذاق دولتمردان آمریکا خوش نیامد. آنها از افزایش محبوبیت اشو نگران بودند، زیرا اشو کلیه ی ارزشهای جامعه ی آمریکا را زیر سؤال برده و راهی جدید پیش روی انسانها قرار داده بود. از این رو دولت آمریکا بر آن شد تا به هر ترتیب از شر اشو رهایی یابد. این مساله تا بدانجا پیش رفت که وزیر دادگستری وقت آمریکا، نابودی کمون "باگوان" را مهمترین اولویت خود قرار داد. آنها در نهایت در سال 1986 اشو را به دروغ، متهم به شکستن قانون مهاجرت کرده و او را دستگیر نموده و به دادگاه کشاندند. در پی این رخدادها، اشو مجبور به ترک خاک آمریکا و بازگشت به هند شد. اشو یک نویسنده به معنای رایج کلمه نیست. او تاکنون خود هیچ کتابی ننوشته است. کتابهای نشر شده به نام اشو که شمار آنها به بیش از 600 عنوان می رسد، در حقیقت، نسخه برداری از سخنرانی های وی هستند. حدود هفت هزار سخنرانی از اشو بر روی نوار کاست و هزار و هفتصد سخنرانی بر روی نوار ویدئو ضبط شده است. اشو پرفروش ترین نویسنده در هند به شمار می آید. سالانه بیش از یک میلیون نسخه از کتابها و نوارهای اشو در هند به فروش می رسد. کتابهای او به نوزده زبان زنده ی دنیا ترجمه شده است. روزنامه ی "Sunday Times" چاپ انگلستان از اشو به عنوان یکی از هزار شخصیت تاریخ ساز قرن بیستم میلادی یاد کرده است. روزنامه ی "Sunday Midday" چاپ هند نیز او را در زمره ی ده شخصیتی که سرنوشت هند را تغییر داده اند (در کنار شخصیتهایی همچون گاندی، نهرو و بودا) قرار داده است. او در مورد آموزه های خویش می گفت: "پیام و رسالت من، ترویج آیین و مکتب و فلسفه ی ویژه ای نیست. پیام من گونه ای کیمیا و راه و روشی جهت دگرگونی معنوی آدمی است." "ﮊان لایل" در مجله ی Vogue"" درباره ی اشو می نویسد: " او مردی است مهربان و شفیق، در نهایت راستی... یکی از باهوش ترین، ادیب ترین، پر مغزترین و آگاهترین سخنورانی است که تاکنون دیده ام." با وجود این، اشو همیشه از خویش به عنوان انسانی عادی یاد می کرد و بر این نکته تاکید داشت که آنچه که او بدان دست یافته، برای همه دست یافتنی است. اشو در دوران زندگی خویش، در تمام زمینه های ممکن مربوط به پیشرفت خودآگاهی آدمی، سخن رانده است: مراقبه، عشق، زندگی و مرگ، دانش های گوناگون، فلسفه، روانشناسی، آموزش و پرورش، خلاقیت و روابط بین آدمها. سخنان اشو، تازگی، شوخ طبعی و بینش و آگاهی استثنایی وی را به نمایش می گذارد. اشو عارفی است که خرد و حکمت ابدی مشرق زمین را به دشواری ها و پرسش های مبرمی که انسان امروزی با آن روبرو است پیوند می دهد. او از هماهنگی و کلیتی که در هسته و ذات همه ی مذاهب و آیین های سنتی نهفته است سخن می گوید و حقیقت فراگیر نهفته در جوهر مذاهب را برای آدمی روشن می سازد. اشو در نوزدهم ژانویه ی 1990 کالبد خاکی خود را ترک گفت. مرکز او در "هندوستان"، همچنان بزرگترین مرکز رشد روحی در دنیا است. همه ساله هزاران نفر از سراسر دنیا برای شرکت در دوره های آموزشی مراقبه، درمان حرکتهای بدنی، برنامه های خلاقیت آفرین و یا تنها برای دیدار از این مرکز روحانی به آنجا سفر می کنند.
اگر شما نسبت به این اثر یا عنوان محق هستید، لطفا از طریق "بخش تماس با ما" با ما تماس بگیرید و برای اطلاعات بیشتر، صفحه قوانین و مقررات را مطالعه نمایید.

دیدگاه کاربران


لطفا در این قسمت فقط نظر شخصی در مورد این عنوان را وارد نمایید و در صورتیکه مشکلی با دانلود یا استفاده از این فایل دارید در صفحه کاربری تیکت ثبت کنید.

بارگزاری