Description
. میدانیم که شاملوی شاعر زمانی کمابیش دراز را در کار خوانش و پیرایش دیوان حافظ بهسر آورده است و روایتی را، و گرچه بحثانگیز، از غزلیات او با عنوان «حافظ شیراز» در ۱۳۳۶ بهچاپ رسانیده است. از پیشگفتاری که شاملو بر چاپ دوم حافظ شیراز (۱۳۵۴) آورده است چنین برمیآید که انگیزۀ اصلی او در نزدیک شدن به دنیای حافظ و شعر او وجود ارزشهای والای انسانی و مفاهیم اجتماعی و حتی سیاسی در دیوان او بوده است، مانند رندی و آزادگی، بیرنگی و بیپروایی، جزمستیزی و حقیقتگویی، سازشناپذیری و وارستگی، بلندهمتی و دورپروازی، افشاگری و دادخواهی، و انسانیتستایی و جهل و تعصبستیزی. این مفاهیم حافظانه، که اغلب زمینه انسانی ـ اجتماعی زندگانی بشری را بهزیر پوشش خود درمیآورند، در شعرهای فراوانی از شاملو در سطوح واژگانی، تصویری و بهخصوص بنمایهای بهچشم میخورند، و گویای تأثیرگذاری آن سراینده بیبدیل در گسترش انسان و جهاناندیشی متعهد وی میباشند. شاملو در گفت و شنودی میگوید: «حافظ برای من انسانی است غمخوار بشریت... حافظ بهعقیده من شاعر شاعران است، و بهاحتمال زیاد نخستینشاعری که شعر را سلاح مبارزه اجتماعی کرد... حافظ زبانی داشت در حد اعجاز و تعهدی جوشان... حافظ در مرتبه اول با فریبکاریهای اهل ریا در جدال بود، و راز ماندهگاریش در اینهاست: تعهد عمیق انسانیـ اجتماعی، و شاعرانگی جان پاک و فخامت زباناش...»