سخنرانی اشو (سری سوم)

سخنرانی اشو (سری سوم)

  • نوع فایل : کتاب
  • زبان : فارسی
  • نویسنده : راجنیش چاندرا موهان جین

توضیحات

چراها همیشه غیرقابل پاسخ هستند. برای ذهن چنین به نظر می رسد که هرگاه چرا بپرسی، می تواند پاسخ داده شود. ولی این یکی از فرضیات کاذب است. تاکنون هیچ چرایی پاسخ داده نشده یا توانسته که پاسخ داده شود؟ جهان هستی وجود دارد __ در موردش هیچ چون وچرا وجود ندارد. اگر بپرسی، اگر اصرار کنی، شاید پاسخی خلق کنی __ ولی این پاسخی آفریده شده است، واقعاً یک پاسخ نیست. خود پرسیدن در اساس مسخره است. درختان وجود دارند __ نمی توانی بپرسی چرا. آسمان وجود دارد __ نمی توانی بپرسی چرا. جهان هستی وجود دارد، رودخانه ها جاری هستند، ابرها شناورند __ نمی توانی بپرسی چرا. ذهن می پرسد چرا، این را می دانم. ذهن کنجکاو است، می خواهد چرایی همه چیز را بداند. ولی این یک مرض ذهنی است و این چیزی است که نمی تواند ارضاء شود __ زیرا اگر یک چرا را پاسخ دهی، آنگاه بی درنگ چرای دیگری برمی خیزد. هر پاسخی فقط تولید پرسش های بیشتر می کند. و تا آن پاسخ نهایی به تو داده نشود، ذهن راضی نخواهد شد. و آن پاسخ نهایی وجود خارجی ندارد. منظورم از "پاسخ نهایی " این است که دیگر نتوانی بپرسی چرا. ولی همچون وضعیتی ممکن نیست. هرچه گفته شود، بازهم باخودش چرا می آورد. تمام تلاش های عبث فلسفه ها این بوده است: این دنیا چرا هست؟ بنابراین فکر کردند و نظریه ای در موردش ساختند: خداوند آن را خلق کرده __ ولی چرا خدا آن را خلق کرده؟ آنوقت بازهم نظریه و نظریه...... و عاقبت: چرا خدا وجود دارد؟ بنابراین نخستین چیزی که باید بدانی این است: خود کیفیت این ذهن که به پرسیدن چراها ادامه می دهد. همانطور که برگ ها روی درخت می رویند، چراها نیز روی ذهن می رویند __ یکی را قطع می کنی، بسیاری دیگر رشد می کنند. و شاید پرسش های بسیاری جمع کنی، ولی آن پاسخ نهایی وجود نخواهد داشت. و تا آن پاسخ وجود نداشته باشد، ذهن در بی قراری به پرس و جویش ادامه می دهد. پس نخستین چیزی که مایلم به تو بگویم این است: زیاد روی چراها اصرار نکن. ما چرا اصرار می کنیم؟ چرا می خواهیم سبب را بدانیم؟ چرا می خواهیم عمیقاً وارد چیزی بشویم و تا ریشه اش پیش برویم؟ چرا؟ زیرا اگر تمام چراها را بدانی، اگر تمام پاسخ ها را در مورد یک چیز بدانی، بر آن مسلط می شوی. آنگاه آن چیز می تواند مورد دستکاری قرار بگیرد. آنگاه آن چیز دیگر یک راز نخواهد بود، دیگر شگفتی و هیبتی در موردش وجود نخواهد داشت. تو آن را شناخته ای __ آن راز را کشته ای.
اگر شما نسبت به این اثر یا عنوان محق هستید، لطفا از طریق "بخش تماس با ما" با ما تماس بگیرید و برای اطلاعات بیشتر، صفحه قوانین و مقررات را مطالعه نمایید.

دیدگاه کاربران


لطفا در این قسمت فقط نظر شخصی در مورد این عنوان را وارد نمایید و در صورتیکه مشکلی با دانلود یا استفاده از این فایل دارید در صفحه کاربری تیکت ثبت کنید.

بارگزاری