توضیحات
متولد اول تیر 1339 در تهران اثار وی: اوج پرواز/ رمان/ 1376 یک کلاه بهار نارنج/ مجموعه داستان/ 1378 مهربانم سلام/ داستان بلند/ 1381 با تو باید دروغگو باشم/ مجموعه داستان/ 1382 خط تیره، آیلین/رمان/ زیر چاپ از متن داستان: صدای رفعت توی وزوز گوشی سخت به گوشم می رسد."دیشب کشیک بودی ؟" دخترم با دسته چاقو می زندروی دکمه بلندگوی تلفن. می گویم" آره " می گوید" دکتر را ندیدی ؟ " می گویم " نه " می گوید " انترنه که چشمهای زاغ داره مجرده؟ " می پرسم " چه طور ؟ می ترسی دکترت را تور کنه ؟ " رفعت می خندد "چه کنم تا دنیا دنیاست عاشق دکترم ." گوشی را روی آن یکی گوشم می گذارم . هنوزوقت نکرده ام مقنعه وروپوش سرمه ای بخش را از روی مبل بردارم. می گویم " رفعت! خودمانیم تو چه دلی داری . البته شوهرت هم خیلی پرته.