توضیحات
فهرست مطالب : مقدمه- مکتب فرانکفورت گزیده هایی از اخلاق صغیر- نویسنده: تئودور آدورنو –مترجم: هاله لاجوردی مفهوم روشنگری - نویسنده : آدورنو، تئودور و هورکهیمر، ماکس – مترجم: مراد فرهادپور نظریه فرویدی و الگوی تبلیغات فاشیستی - نویسنده : تئودور آدورنو – مترجم: مراد فرهادپور صنعت فرهنگ سازی روشنگری به مثابه فریب توده ای - نویسنده : ماکس هورکهیمر ؛ تئودور آدورنو- مترجم: مراد فرهادپور جایگاه راوی در رمان معاصر- نویسنده: تئودور آدورنو – مترجم: یوسف اباذری در هم تنیدگی اسطوره و روشنگری: ماکس هورکهیمر و تئودور آدورنو- نویسنده : هابرماس، یورگن – مترجم: علی مرتضویان این مقالات در فصلنامه ارغنون به چاپ رسیده است که با واسطه از وب سایت حوزه(hawzah ) نقل می شود. تئودور آدورنو (1903 – 1969) گرچه آدورنو یکی از برجسته ترین نمایندگان مکتب فرانکفورت به شمار میآید، کارش از بسیاری جهات بیهمتاست. درنگاه نخست پارهای از آرای او در باب جامعهی معاصر غریب مینماید. او بر آن است که ما در جهانی به سر میبریم که یک سر در چنگ شبکهی توبر تویی گرفتار است که تارهای آن را دیوان سالاری، دستگاه اداری و فن سالاری بافتهاند. فرد چیزی متعلق به گذشته است: عصر سرمایهی متمرکز، برنامه ریزی و فرهنگ تودهیی آزادی شخصی را نابود کرده است. توانایی برای اندیشهی انتقادی مرده و از میان رفته است. جامعه و آگاهی به تمامی شیء واره شدهاند: به نظر میرسد جامعه و آگاهی دارای کیفیات اشیای طبیعی- یعنی دارای جایگاه شکلهای داده شده و لا یتغیر- شده اند. اما نمیتوان اندیشهی آدورنو را به تمامی دریافت اگر محتوا را به بهای فدای شکل وارسی کنیم. آدورنو امیدوارد است که از طریق ضایطه بندی برانگیزاننده و مبالغهی تکان دهنده و تأکید هیجان انگیز پایه های ایدئولوژی را سست کند و شرایطی پدید آورد که از رهگذر آن جهان اجتماعی بار دیگر بتواند مرئی و آشکار گردد. بهره گیری گستردهی او از شکل مقاله و گزین گویه که بهترین شکل آن در اخلاق صغیر به چشم میآید مستقیماً حاکی از دغدغهی او در مورد سست کردن پایههای آن چه او آن را دستگاههای فروبستهی فکر میشمرد و جلوگیری از تصدیق بیبهره از تأمل و اندیشهی جامعه است. او اندیشههای خود را به شیوههایی عرضه میکند که از خواننده تأمل و ژرف اندیشی صرف طلب نمیکند بلکه خواهان کوششی انتقادی برای بازسازی اصیل است. آدورنو خواستار استمرار و ایجاد تواناییهایی برای نقادی و پذیرش امکان دگرگونی اجتماعی بنیادی است. منبع: فرهنگنامهی اندیشهی مارکسیستی – مترجم: اکبر معصوم بیگی