Description
. خاطرات علی دارابی از سفر حج تمامی افعال دینی دارای جوهر و ماهیت اند که حقیقت حکم شرعی را تشکیل می دهند. رفتارهای عینی، خود به خود ارتباطی با مقوله ارزش ها ندارند، بلکه این روح حاکم بر عمل و اندیشه ها و انگیزه های انسان است که به رفتار و اعمال او معنی و مفهوم می بخشد. انسان ها در طول عمر خود بارها و بارها به سیر و سفر می روند، اما این سیرها، سیر جغرافیایی و مادی است و گذار از قطعه ای از زمین به سرزمین دیگر است. گونه ای دیگر از هجرت ها وجود دارند که انتقال و گذار مادی و فیزیکی تنها کالبد و جسم آن ها را پدید می آورد، ولی در بطن و متن آن، مسافر نقشه جغرافیای دیگری را پیش رو دارد; نقشه ای که در آن خبری از مرزهای سیاسی، دریاها، راه ها و کوه ها نیست; بلکه نقشه ای است که در آن مراحل و منازل سیر و سلوک «معنوی» انسان به سوی ابدیت و کمال مطلق ترسیم شده است. سیری از «خود» آغاز و به «خدا» پایان می یابد. جالب این که برخلاف «هجرت مادی»، هرکسی اهل «هجرت معنوی» نیست. ما به سوی خانه خدا می رویم; جسممان با پرنده ای فلزی و روحمان با پرنده دل. سفری به سوی نور مطلق و هستی محض; سفری که رمز و راز عبورش چیزی جز از خود گسستن و به دوست پیوستن نیست: میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست *** تو خود حجاب خودی، حافظ از میان برخیز برگرفته از سایت حج و زیارت حق تکثیر : تهران: شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۴.