Description
Xerxes, Great King of the Persian Empire from 486–465 B.C., has gone down in history as an angry tyrant full of insane ambition. The stand of Leonidas and the 300 against his army at Thermopylae is a byword for courage, while the failure of Xerxes’ expedition has overshadowed all the other achievements of his twenty-two-year reign. In this lively and comprehensive new biography, Richard Stoneman shows how Xerxes, despite sympathetic treatment by the contemporary Greek writers Aeschylus and Herodotus, had his reputation destroyed by later Greek writers and by the propaganda of Alexander the Great. Stoneman draws on the latest research in Achaemenid studies and archaeology to present the ruler from the Persian perspective. This illuminating volume does not whitewash Xerxes’ failings but sets against them such triumphs as the architectural splendor of Persepolis and a consideration of Xerxes’ religious commitments. What emerges is a nuanced portrait of a man who ruled a vast and multicultural empire which the Greek communities of the West saw as the antithesis of their own values. خشایارشا (یا خشایار شاه) چهارمین پادشاه سلسله هخامنشی است که از ۴۸۵ پیش از میلاد به مدت بیست و دو سال، پادشاه امپراتوری ایران بود. دوران حکومت او به دلایل گوناگون مانند لشکرکشی به یونان و مصر و گسترش پارسه (تخت جمشید)، از دورههای مورد توجه در پیشینه ایران باستان برای پژوهشگران بوده است. درباره خشایارشاه که در مغربزمین به نام Xerxes شناخته میشود، چندین کتاب مستقل نوشته شده است. اما ریچارد استونمن معتقد است که کتاب او، کاملترین اثر درباره این پادشاه هخامنشی است. کتاب او به تازگی (سال ۲۰۱۵) توسط انتشارات دانشگاه ییل (Yale) به چاپ رسیده است. ریچارد استونمن سالها در دانشگاه اِکستِر در بریتانیا تدریس کرده است. زمینه اصلی فعالیت استونمان تاریخ یونان است و بیش از پانزده کتاب از او درباره پیشینه و فرهنگ یونان منتشر شده است. استونمن از حدود سال ۲۰۱۰ و برگزاری همایشی درباره حضور ادبی اسکندر مقدونی در ایران و شرق به سوی تاریخ ایران نیز گرایش پیدا کرد. ریچارد استونمن بر این باور است که چهره ارائه شده از خشایارشا در غرب – به استثنای تاریخنگاران آغازین یونان مانند هرودوت - معمولا چهرهای اهریمنی و جاهطلب بوده که اوج این نگرش را میتوان در شکل و شمایل خشایارشا در فیلم "سیصد" به کارگردانی زک اسنایدر دید. استونمن به بی بی سی فارسی می گوید: "هرودوت تصویری پیچیده از خشایارشا به دست میدهد؛ پادشاهی تُرشرو و ستمگر که در عینحال، حساس، دو دل و بسیار وابسته به مشاوران ایرانی و یونانی خود است. هرودوت تلاش میکند خشایارشا را به عنوان یک "شخصیت" شناسایی کند. همین رویه را کماکان آیسخولوس نیز پی میگیرد ولی از زمان فیلیپ و اسکندر مقدونی، رویه دگرگون میشود. آنها برای یکپارچه کردن یونانیان برای حمله به امپراتوری ایران، میکوشند خشایارشا را صرفا یک راهزن شرور بشناسانند که درپی ویران کردن یونان است. این نگاه به مرور در منابع یونانی به صورت یک سنت درآمد."