توضیحات
در این مقاله ابتدا اشاره کوتاهی به مباحث معرفتشناختی دکارت، شامل مراحل شک وی و چگونگی رسیدن او به یقین عقلی و نیز ویژگیهای اساسی این یقین، میشود. در ادامه با استناد به آثار خود وی، به تحلیل نوعی یقین ایمانی نیز در اندیشة او پرداخته میشود. در ادامه رابطة این دو نوع یقین در اندیشۀ دکارت بررسی میشود که در این رابطه، موضع وی با مواضع شکاکان، آگوستین و توماس آکویناس مقایسه میگردد و در نهایت، به این نتیجه میرسد که با وجود برخی تعارضات در اندیشة وی، میتوان موضع او را نوعی موضع توماسی دانست منشا مقاله : نامه حکمت ،ش ۱۱ ، بهار و تابستان ۱۳۸۷ : ص ۶۹ - ۸۲