Description
. ”ساموئل بکت” یکی از نویسندگان نامی قرن بیستم است که توانسته نظر محققان زیادی را به خود جلب کند. گرچه وی آثار ادبی کمی از خود به جا گذاشته، ولی همین آثار اندک، از جنبههای مختلفی مطالعه شدهاند. در این جستار، نمایشنامه “آخر بازی” از منظر ذن بوداییسم بررسی شده است. بدین منظور، نخست مراحل مختلف ذن بوداییسم بیان شده، سپس با قدری تامل در دیالوگ، صحنهآرایی، شخصیت پردازی، رفتار و نگرش شخصیتهای داستان، نکات مشترکی میان ذن و این اثر پیدا شده است.بدین ترتیب میتوان “آخر بازی” را شاهکاری ادبی و نویسنده آن را یک نابغه نامید؛ نابغهای که زندگی، فرهنگ و تمدن غرب او را از ذن بوداییسم – که یک مکتب شرقی محسوب میشود – بیبهره نگذاشته است. با این که ذن، نوعی مذهب و یا به عبارت دیگر، نوعی فلسفه به شمار میآید، ولی میتوان رگههای آن را در نمایشنامه “آخر بازی” هم پیدا کرد. این اثر بکت با تأکید بر روی زبان نمایشهای ابزورد با فضا سازی انسانهای معنا باخته سعی در جلوه گر ساختن آن دارد ، نمایشی که با بکار گیری فرم و مفهومی و محتوا بصورت در هم تنیده به خلق موقعیت خود دست می زند در واقع نمایشی است از انسانی که در ناکجا آبادی لحظات آخر عمر خود را می گذراند و زندگی یکنواخت خودش را مرور می کند. حق تکثیر : پایان نامه - نویسنده هاله زرگرزاده؛ استاد راهنما منوچهر حقیقی؛ استاد مشاور محمد خطیب؛ استاد داور ارباب شیرانی. دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی. گروه ادبیات انگلیسی. - تهران، ۱۳۸۱.