توضیحات
تلخ لطفا! - مجموعه شعر با پلکان افتاده بودی آن پایین پای خلیج موازی ھمه سربندھای تکراری چشم به گم نکردمت بیا تا صد رسید و سرباز شد نمیشه برنگشت به فصلی که از بھارم سوخت با تمامم چنان معطلم که این سنگر کنار کشیده از آغوشم روبراه اتفاق تازهای ھستم مثل اشکی یه ریز در حال ریخت و پاشھای نشُستھست یه فال از حافظھام بگیر! گلوله مستقیم میبرد و این ماشین از چھارطرف به تھران سواری داد پا گیر مینھای متنی زیبای دیگری را بایگانی کرد ما ھم بدون ھم یکی کمتر از ھم قرصاتو خوردی؟ مرگ ھمدیگریم روی لبت خط مقدم بکش کلمات کلیدی: دانلود شعر، مجموعه شعر، دانلود کتاب شعر، شعر نو، دانلود شعر آزاد، کتاب شعر، دانلود شعر اجتماعی، شعر نو، برچسبها: دانلود شعر، مجموعه شعر، دانلود کتاب شعر، شعر نو، دانلود شعر آزاد، کتاب شعر، دانلود شعر اجتماعی، شعر نو