خواهران و دختران ما

خواهران و دختران ما در سال ١٣١٢ که مهنامه پیمان آغاز یافت از همان شماره نخست دری در آن زیر عنوان مادران و خواهران ما گشاده میبود که از بانوان سخن میراند. سپس نیز گفتارهای بسیاری در همان باره چه در پیمان و چه در دیگر جاها نوشته گردید. میباید گفت: یکرشته از ارجدارترین سخنان ما در زمینه بانوان میبوده. ولی چون آن گفته ها و گفتارها پراکنده بوده بارها گفته میشد که در کتابی گرد آورده شود. از جمله پارسال زمستان که آقای محمد کریم فرهنگ در شیراز میبود با آقای ابراهیم آگاه و دیگران، با بودن بانوانی نش ست داشته اند و در آنجا بانوان درخواست کتابی کرده اند. آقای فرهنگ بما نوشت و پولی نیز که خود او با آقایان آگاه نبوی، برای کمک بچنان کتابی داده بودند بما فرستاد. از آنسو در سالهای اخیر بسیاری از بانوان بافهم و دانش براه ما گرویده اند و چه در تهران و چه در دی گر جاها بکوششهایی میپردازند . گاهی نامه هایی از این بانوان میرسد که مایه خشنودی بسیار میگردد. پیداست که جنبش در میانه بانوان نیز پدید آمده. در آبادان نشستهای بانوان آغاز گردیده است و در دیگر شهرها نیز آغاز خواهد گردید. گذشته از آنکه پارسال که وحشیگریهای تبریز و مراغه رخداد، گزند آنها به بانوان هم رسید. دختر شانزده ساله آقای ضیاء مقدم و همچنین همسر ایشان از مردان وحشی پست نهاد مراغه گزند و آزار بسیار دیدند. اینها همه ما را وا میداشت که بداستان بانوان پروای بیشتر کنیم و کتابی بلکه کتاب هایی در آن باره نوشته بچاپ رسانیم. در نتیجه آنها بنوشتن و چاپ کردن این کتاب پرداخته شد که اینک به بانوان پاکدین ارمغان می گردد. کلمات کلیدی: خواهران و دختران، بانوان ایران، خشونت با زنان، زن ایرانی، برچسب‌ها: خواهران و دختران، بانوان ایران، خشونت با زنان، زن ایرانی