توضیحات
زن و شوهری با هم صحبت می کنند. در غروب یک روز. صحبت هایی کاملاً معمولی. شوهر از دوستی صحبت می کند که از دوران دبیرستان با هم دوست بودند و داستان همینطور جلو می رود. داستان بسیار روان است و تقریباً فاقد هیچ گونه فراز و فرود. بوسه, حامد احمدی, داستان کوتاه, رمان شیدای بوسه, رمان کوتاه, زن و شوهر