توضیحات
تفسیر قرآن به زبان فارسی قرن چهارده هجری
شیخ حسین انصاریان فرزند محمدباقر، روحانی، شاعر، مؤلف، استاد اخلاق و استاد حوزه علمیه قم؛ متولد ۱۳۲۳ خورشیدی، خوانسار استان اصفهان است.حسین انصاریان متولد ۱۸ آبان ۱۳۲۳ خوانسار، پدرش از خاندان حاج شیخ (خوانساری) و مادرش از سادات مصطفوی آن شهر بود. جد هفتم وی از شخصیت های معروف علمی و عرفانی است که در ترویج تشیع در خوانسار فعال بوده است. قبر وی در سرچشمه خوانسار محل زیارتگاه مردم است. خانواده او از سه سالگی اش به تهران آمده و در خیابان خراسان ساکن شدند. در شش سالگی به مدرسه برهان رفت. بعد از اتمام کلاس سوم خانواده اش به دلیل مشکلات اقتصادی به خوانسار برگشت. در خوانسار در مدرسه جامعه تعلیمات تحصیل کرد. پس از دو سال تحصیل در خوانسار همراه خانواده به تهران بازگشت. کلاس ششم را در مدسه برهان خواند. تحصیلات مقدماتی حوزوی (ادبیات) را در تهران تحت تعلیم آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان[۳] و میرزا علی فلسفی امامان جماعت مسجد لرزاده فرا گرفت. سپس راهی قم شد. در قم از شیخ عباس تهرانی و جلسات اخلاقی آقاحسین قمی و از دروس مراجع وقت: میلانی، آخوند همدانی، کمرهای، گلپایانی، سید احمد خوانساری، مرعشی نجفی و خمینی استفاده کرد. پس از اتمام دروس دههاست که برای تبلیغ دینی به تهران آمدهاست. در بحبوحه قیام روحانیون، قبل از ملبس شدن در ۱۷ سالگی بعد از درس برای شرکت در سخنرانی خمینی در کوچه یخچال قاضی به منزل او میرفت. همزمان به پخش اعلامیههای انقلابی خمینی اقدام میکرد. ساواک او را متهم به دفاع از خمینی کرد. در منبری (۲۱ رمضان) شاه و دولتش را واجب القتل دانست که سحر، ساواک به خانه اش آمده او را دستگیر کرده و چشم بسته به کمیته مشترک بردند. در دوره انقلاب به تبلیغ پرداخته و در زمان جنگ با حضور در جبههها تبلیغ میکرد. این سالها نیز به تبلیغ دینی مشغول است و معمولا در حسینیه همدانیهای تهران بصورت سنتی منبر میرود. به مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز ورود دارد. از جمله بر شبهات سریال یوسف پیامبر نقد داشتهاست، به برگزاری جشن های نوروز طی نامه ۲۸ اسفند ۸۹ به رئیس جمهور انتقاد کرده و نوشتهاست: «آقای رئیس جمهور برگزاری جشن نوروز در تخت جمشید، خاطره پهلوی را زنده میکند». و از محاسبه رئیس جمهور با خبرنگار زن بی حجاب اسپانیایی در ایران انتقاد کرده و بی توجهی به حجاب اسلامی را بخاطر مصالح سیاسی و خوشایند جهانیان جایز ندانستهاست. اولین و مهمترین موضع سیاسی او در سال ۷۶ بود که در انتخابات ریاست جمهوری بر خلاف روحانیان سرشناس که از ناطق نوری حمایت می کردند، او جانب ریشهری را گرفت و نشان داد که میلی به راست گرایی ندارد. مستمعین او بیشتر سنتیهای خیابان های قدیمی بازار تهرانند اما در ایران بین بعضی اقشار محبوبیت دارد. در رمضان ۱۳۹۰ بخاطر بعضی سوء استفادهها و نابهنجاریهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جریان انقلاب، از مردم عذرخواهی کرد که وی گفته منظور ناکامیها و سوء استفاده کنندگان از جریان انقلاب بودهاست.
شیخ حسین انصاریان فرزند محمدباقر، روحانی، شاعر، مؤلف، استاد اخلاق و استاد حوزه علمیه قم؛ متولد ۱۳۲۳ خورشیدی، خوانسار استان اصفهان است.حسین انصاریان متولد ۱۸ آبان ۱۳۲۳ خوانسار، پدرش از خاندان حاج شیخ (خوانساری) و مادرش از سادات مصطفوی آن شهر بود. جد هفتم وی از شخصیت های معروف علمی و عرفانی است که در ترویج تشیع در خوانسار فعال بوده است. قبر وی در سرچشمه خوانسار محل زیارتگاه مردم است. خانواده او از سه سالگی اش به تهران آمده و در خیابان خراسان ساکن شدند. در شش سالگی به مدرسه برهان رفت. بعد از اتمام کلاس سوم خانواده اش به دلیل مشکلات اقتصادی به خوانسار برگشت. در خوانسار در مدرسه جامعه تعلیمات تحصیل کرد. پس از دو سال تحصیل در خوانسار همراه خانواده به تهران بازگشت. کلاس ششم را در مدسه برهان خواند. تحصیلات مقدماتی حوزوی (ادبیات) را در تهران تحت تعلیم آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان[۳] و میرزا علی فلسفی امامان جماعت مسجد لرزاده فرا گرفت. سپس راهی قم شد. در قم از شیخ عباس تهرانی و جلسات اخلاقی آقاحسین قمی و از دروس مراجع وقت: میلانی، آخوند همدانی، کمرهای، گلپایانی، سید احمد خوانساری، مرعشی نجفی و خمینی استفاده کرد. پس از اتمام دروس دههاست که برای تبلیغ دینی به تهران آمدهاست. در بحبوحه قیام روحانیون، قبل از ملبس شدن در ۱۷ سالگی بعد از درس برای شرکت در سخنرانی خمینی در کوچه یخچال قاضی به منزل او میرفت. همزمان به پخش اعلامیههای انقلابی خمینی اقدام میکرد. ساواک او را متهم به دفاع از خمینی کرد. در منبری (۲۱ رمضان) شاه و دولتش را واجب القتل دانست که سحر، ساواک به خانه اش آمده او را دستگیر کرده و چشم بسته به کمیته مشترک بردند. در دوره انقلاب به تبلیغ پرداخته و در زمان جنگ با حضور در جبههها تبلیغ میکرد. این سالها نیز به تبلیغ دینی مشغول است و معمولا در حسینیه همدانیهای تهران بصورت سنتی منبر میرود. به مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز ورود دارد. از جمله بر شبهات سریال یوسف پیامبر نقد داشتهاست، به برگزاری جشن های نوروز طی نامه ۲۸ اسفند ۸۹ به رئیس جمهور انتقاد کرده و نوشتهاست: «آقای رئیس جمهور برگزاری جشن نوروز در تخت جمشید، خاطره پهلوی را زنده میکند». و از محاسبه رئیس جمهور با خبرنگار زن بی حجاب اسپانیایی در ایران انتقاد کرده و بی توجهی به حجاب اسلامی را بخاطر مصالح سیاسی و خوشایند جهانیان جایز ندانستهاست. اولین و مهمترین موضع سیاسی او در سال ۷۶ بود که در انتخابات ریاست جمهوری بر خلاف روحانیان سرشناس که از ناطق نوری حمایت می کردند، او جانب ریشهری را گرفت و نشان داد که میلی به راست گرایی ندارد. مستمعین او بیشتر سنتیهای خیابان های قدیمی بازار تهرانند اما در ایران بین بعضی اقشار محبوبیت دارد. در رمضان ۱۳۹۰ بخاطر بعضی سوء استفادهها و نابهنجاریهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جریان انقلاب، از مردم عذرخواهی کرد که وی گفته منظور ناکامیها و سوء استفاده کنندگان از جریان انقلاب بودهاست.